جدول جو
جدول جو

معنی پشت پایی - جستجوی لغت در جدول جو

پشت پایی
حیز بی ننگ
تصویری از پشت پایی
تصویر پشت پایی
فرهنگ لغت هوشیار
پشت پایی
پسر بدکار، هیز، مخنث
تصویری از پشت پایی
تصویر پشت پایی
فرهنگ فارسی عمید
پشت پایی
((پُ))
هیز، مخنّث
تصویری از پشت پایی
تصویر پشت پایی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قسمت ظهر پای، تیپا لگد، حیز و مخنث. یا آش پشت به پشت دادن، آشی که روز سوم پس از رفتن مسافر پزند و بفقرا و همسایگان دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت ماهی
تصویر پشت ماهی
تسطیحی بصورت پشت ماهی خر پشته، شب لیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت ماهی
تصویر پشت ماهی
ویژگی هر جسمی که پشت آن کشیده و برآمده شبیه پشت ماهی باشد، ویژگی خیابان یا کوچه که میانۀ آن را اندکی از کناره هایش بلندتر کنند که آب در وسط آن جمع نشود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت ماهی
تصویر پشت ماهی
هر جسم پشت برآمده مانند ماهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشت پا
تصویر پشت پا
قدم، عقب پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت پا
تصویر پشت پا
عقب پا، مقابل کف پا، پس پا، روی پا
در ورزش در کشتی فنی که برای زمین زدن حریف به کار می رود و پا را پشت پای او می گذارند و او را به عقب می رانند
فرهنگ فارسی عمید